❀◕ ‿ ◕❀على اكبر مامانى و بابايى❀◕ ‿ ◕❀

31. کودک در 3 ماهگی جهت صدا را در تاریکی تشخیص می دهد. امشب امتحان میکنم.   32. کودک در  4 ماهگی از طریق ایجاد صدا با مادر خود ارتباط بر قرار میکند. ای کاش زبونت رو می فهمیدم.   33. کودک در 4 ماهگی می تواند به خوبی خواب خود را مدیریت کند. وقتی مهمان داریم،انگار اصلاٌ خوابش نمیاد.   34. هنگامی که کودک 4 ماهه با صدای خود با شما ارتباط بر قرار میکند،ساکت باشید و گوش کنید. جانم.......عزیزم.   35.  هر یک ساعتی را که برای کودک صرف می کنیم،ساعت ها به او زندگی ارزانی می داریم. هر چی بکاری،همونو برداشت می کنی. ...

سلام به مامانا و باباها بابای علی اکبر یه وبلاگ درست کرده با موضوع تربیت ، و می خواد با کمک مامانا و باباها یه وبلاگ مفیدی  درست کرده باشه. ازتون خواهش می کنم که به این وبلاگ برید و با نظراتتون بابای علی اکبر رو کمک کنید. از همتون ممنونم. http://tarbiat.niniweblog.com   ...

26. کودک تا دو ماهگی به علت داشتن زبانی بزرگ و دهانی کوچک نمی تواند صدا در بیاورد. مامان جون،یک ماه دیگه باید صبر کنی.     27. کودک در 2 ماهگی تفاوت رنگ را تشخیص می دهد. کدوم رنگ رو دوست داری عزیزم؟   28. کودک در 2 ماهگی ارتباط چشمی برقرار می کند. الهی قربون چشم هات برم.   29. کودک در 2 ماهگی با دیدن چهره مادر و پدر خود لبخند میزند. خستگیم در رفت بخدا.   30. برای کودک 3 ماهه جالب ترین موسیقی صدای انسان است. تو از صدای من لذت می بری  من از حضور تو. ...

سلام به پسر ناز خودم  91/02/03 شمارو بردیم واکسن شش ماهگیت رو زدیم    دوباره تب کردن  و بی قراری کردن      وزن : 7350                    قد : 67                         دور سر : 44  بهم گفتن که غذا دادن به شما رو شروع کنم. قربونت بشم که داری کم کم بزرگ میشی.   عزیزم تولد نیم سالگیت مبارک دوستت داریم از طرف مامان و بابا            ...

سلام پسر گلم  عیدت مبارک انشاالله سال خوبی داشته باشی عزیز دلم  چون تازه ازمشهد اومده بودیم و اسباب کشی داشتیم نتونستم سفره ی هفت سین مورد علاقمودرست کنم،ایشاالله سال دیگه جبران میکنم.  در اثر نبودن جا شمعی،از لیوان استفاده کردیم!!!!!!       علی اکبر در کنار سفره ی هفت سین در سن 4 ماه و 27 روزگی     ما توی فروردین ماه  تا عروسی داشتیم    2 فروردین عروسی دختر عمه ی خودم 8 فروردین عروسی دختر عموی خودم    ...

  سلام قند عسلم             ما 90/12/26 ساعت 9:5 صبح برگشتيم اهواز. شما گل پسر هم اونجا خيلى گريه كردى،هم توى هواپيما هم توى هتل. حالا ميخوام از خاطرات اونجا واست بگم: بقيه اش رو برو ادامه مطلب...   شنبه 90/12/20 قبل از اينكه سوار هواپيما بشيم داشتى گريه ميكردى، نميدونستيم مشكلت چيه؟؟؟توىهواپيما هم نگو و نپرس با صداى گريه هات هواپيما رو گذاشته بودى روى سرت.هر كى يه نظر مى داد يكىمى گفت:گرمش نيست؟؟؟ يكى مى گفت:شايد گرسنشه و..... و شما عزيز مامان خوابت ميومد و وقتى  هواپيما داشت اوج مى گرفت احتمالا گوش هاى نازت گرفته شده بودن و گريه ميكردى.   فدات شم مامانى   &n...